1ای نينوا، عمرت به سر آمده است2:1 اين فصل تسخير نينوا به دست سپاهيان ماد و بابل در سال ۶۱۲ ق.م. را پيشگويی میکند.! سپاهيان دشمن، تو را محاصره کردهاند. پس برج و باروهای خود را تقويت کن. جاده را دیدبانی نما و منتظر حملهٔ دشمن باش. 2(تو سرزمين اسرائيل را ويران کردی، ولی خداوند عزت و قدرتشان را به ايشان باز میگرداند.)
3سپرهای سرخ دشمن برق میزنند! لباسهای نظامی سرخ رنگ آنها را ببين! عرابههای درخشان آنها را مشاهده نما که در کنار هم بوسيلهٔ اسبها به پيش حرکت میکنند. دشمن آماده حمله است!
4عرابههای تو در خيابانها و ميدانها به سرعت از هم پيشی میگيرند؛ مانند برق جلو میروند و مثل مشعل میدرخشند! 5پادشاه بر سر افسرانش فرياد میزند و آنها دستپاچه شده، با عجله به طرف ديوارهای شهر میدوند تا سنگرهايشان را بر پا سازند. 6اما خيلی دير شده است! دريچههای رودخانه باز است. دشمن به داخل شهر رخنه کرده است. کاخ سلطنتی را وحشت فرا گرفته است! 7ملکهٔ نينوا را برهنه به کوچهها آوردهاند؛ او را اسير کردهاند و نديمههايش گريان به دنبال او میروند و مثل فاختهها مینالند و سينه میزنند. 8شهر نينوا چون مخزن آبی است که سوراخ شده باشد. اهالی آن با شتاب از آن بيرون میريزند و به فريادهايی که آنها را از فرار باز میدارد توجهی نمیکنند.
9نقرهها را غارت کنيد! طلاها را به يغما ببريد! گنجهای بیحسابش را تاراج کنيد! 10شهر نينوا خراب و متروک شده است. دلها از ترس آب شدهاند، زانوها میلرزند، رمقی در مردم نمانده و رنگ از صورتها پريده است.
11اينک، آن نينوای بزرگ، آن بيشهٔ شيران و محل دليران کجاست؟ نينوايی که در آن پير و جوان بدون ترس و دلهره زندگی میکردند.
12ای نينوا که زمانی چون شير، نيرومند بودی، و دشمنانت را پايمال میکردی تا زنان و فرزندانت را سير کنی و شهرها و خانههايت را از غنايم و اسيران جنگ پر سازی! 13بدان که اکنون خداوند قادر متعال بر ضد تو برخاسته است. او عرابههايت را میسوزاند و دليران تو را هلاک میکند. ديگر هرگز از سرزمينهای مغلوب، اسيری نخواهی آورد و روی زمين حکمرانی نخواهی کرد.
2
滅ぼされるニネベ
1ニネベよ。おまえはもうおしまいだ。
すでに敵の軍隊に囲まれている。
警鐘を鳴らせ。城壁に人を配置し、守りを固め、
全力を尽くして敵の侵入を見張れ。
2神の民の地は、おまえの攻撃で人はいなくなり、
破壊された。
だが主は、彼らの誉れと力とを回復する。
3兵士の盾は太陽の光を受け、真っ赤に輝く。
攻撃開始だ。深紅の軍服を見よ。
飛び跳ねる馬に引かれて、
ぴかぴかの戦車が並んで進んで来るのを見よ。
4あなたの戦車は、たいまつのような光を放ちながら、
向こう見ずに通りを突っ走り、広場を走り抜ける。
5王は役人たちを呼んで叫ぶ。
彼らはあわてふためいてつまずきながら、
守備を固めようと、城壁に向かって走る。
6だが、もう遅い。水門は開かれた。
敵が入って来る。宮殿は大騒ぎだ。
7ニネベの王妃は裸で通りに引き出され、
奴隷として引いて行かれる。
泣き悲しむ侍女たちもいっしょだ。
彼女たちが鳩のように泣く声と、
悲しんで胸を打つ音を聞け。
8ニネベは水のもれる水槽のようだ。
兵士たちは町を見捨てて、こっそり逃げ出す。
呼び戻すことはできない。
「止まれ、止まれ」とニネベが叫んでも、
彼らは走り続ける。
9銀を奪え。金を奪え。
財宝はいくらでもある。
山のような富もはぎ取られてしまう。
10まもなく、この町は人っ子一人いない
散乱状態となる。
心は恐怖におののき、ひざは震え、
彼らはぼう然として青ざめる。
11諸国の間でライオンのようにふるまい、
闘志と大胆さをみなぎらせていた町、
年老いて弱くなった者も、いたいけな子どもも
恐れることなく暮らしていた町、
あの偉大なニネベは今、どこにあるのか。
12ニネベよ、かつての勇猛なライオンよ。
おまえは妻子に食べさせるために
多くの敵を押しつぶし、
町と家を分捕り物と奴隷でいっぱいにした。
13しかし今、全能の主がおまえに立ち向かう。
武器は破壊され、
戦車は使われないままひっそりと放置される。
すぐれた若者も死んで横たわる。
もう、他国を征服して奴隷を連れて来ることもない。
再びこの地を支配できないのだ。