مزامير 89:38-45
سوگواری برای شكست پادشاه
اما ای خداوند، تو بر پادشاه برگزيدهٔ خود غضبناكی و او را ترک كردهای. آيا عهد خود را با بندهٔ خويش باطل نمودهای؟ تو تاج او را بر زمين انداختهای و آن را بیحرمت ساختهای! حصار شهر او را شكستهای و قلعههايش را خراب كردهای. هر كه از راه میرسد اموال او را غارت میكند. او نزد همسايگان خود رسوا شده است. دشمنانش را بر او پيروز ساختهای. شمشير او را كند كردهای. در جنگ او را كمک نكردهای. تخت سلطنتش را واژگون ساخته، به شكوه و عظمتش خاتمه دادهای. پيری زودرس به سراغش فرستادهای و نزد همه رسوايش كردهای.