حزقيال 33:21-33, حزقيال 34:1‏-31, حزقيال 35:1‏-15 PCB

حزقيال 33:21-33

خبر سقوط اورشليم

در سال دوازدهم تبعيدمان، در روز پنجم از ماه دهم، شخصی كه از اورشليم فرار كرده بود، نزد من آمد و گفت: «شهر به دست دشمن افتاده است!» عصر روز قبل، يعنی يک روز پيش از آمدن اين شخص، خداوند زبانم را باز كرده بود. پس، روز بعد كه او آمد توانستم دوباره حرف بزنم.

سپس اين پيغام بر من نازل شد:

«ای انسان خاكی، بازماندگان پراكندهٔ يهودا كه در ميان شهرهای ويران شده به سر می‌برند، می‌گويند: ”ابراهيم فقط يک نفر بود، با وجود اين صاحب تمام مملكت شد! پس ما كه تعدادمان زياد است مسلماً خواهيم توانست به آسانی آن را پس بگيريم!“ به ايشان بگو خداوند می‌فرمايد: ”شما گوشت را با خون می‌خوريد، بت می‌پرستيد و آدم می‌كشيد. آيا خيال می‌كنيد به شما اجازه می‌دهم صاحب اين سرزمين شويد؟ ای آدمكشان، ای بت‌پرستان، ای زناكاران، آيا شايسته هستيد كه صاحب اين سرزمين شويد؟“

«به حيات خود قسم، آنهايی كه در شهرهای ويران شده به سر می‌برند با شمشير كشته می‌شوند. آنانی كه در صحرا ساكنند، خوراک جانوران وحشی می‌شوند و كسانی كه در قلعه‌ها و غارها هستند با بيماری می‌ميرند. اين سرزمين را متروک و ويران می‌گردانم و به غرور و قدرت آن پايان می‌دهم. آبادی‌های كوهستانی اسرائيل چنان ويران می‌شوند كه حتی كسی از ميان آنها عبور نخواهد كرد. وقتی مملكت اسرائيل را به سبب گناهان ساكنانش خراب كنم، آنگاه خواهند دانست كه من خداوند هستم.

«ای انسان خاكی، قوم تو وقتی در كنار در خانه‌های خود و در كنار ديوار شهر جمع می‌شوند دربارهٔ تو می‌گويند: ”بياييد نزد او برويم و گوش بدهيم كه از طرف خداوند به ما چه می‌گويد.“ آنگاه می‌آيند و در حضور تو می‌نشينند و گوش می‌دهند. ولی قصدشان اين نيست كه آنچه من به ايشان می‌گويم، انجام دهند. آنها فقط به زبان، مرا می‌پرستند، ولی در عمل در پی منافع خود هستند. تو برای ايشان مطربی هستی كه با ساز و آواز دلنشين آنها را سرگرم می‌كند. سخنانت را می‌شنوند، ولی به آنها عمل نمی‌كنند. اما وقتی همهٔ سخنانی كه گفته‌ای واقع شوند، كه البته واقع خواهند شد، آنگاه خواهند دانست كه يک نبی در ميان ايشان بوده است.»

Read More of حزقيال 33

حزقيال 34:1‏-31

شبانان و گوسفندان

اين پيغام از طرف خداوند به من رسيد:

«ای انسان خاكی، كلام مرا كه بر ضد شبانان، يعنی رهبران قوم اسرائيل است بيان كن و از جانب من كه خداوند هستم به ايشان بگو: وای بر شما ای شبانان اسرائيل، كه به جای چرانيدن گله‌ها خودتان را می‌پرورانيد. آيا وظيفهٔ شبان چرانيدن گوسفندان نيست؟ شما شير آنها را می‌نوشيد، از پشمشان برای خود لباس می‌دوزيد، گوسفندان پرواری را می‌كشيد و گوشتشان را می‌خوريد، اما گله را نمی‌چرانيد. از ضعيفان نگهداری ننموده‌ايد و از مريضان پرستاری نكرده‌ايد، دست و پا شكسته‌ها را شكسته‌بندی ننموده‌ايد، به دنبال آنهايی كه از گله جا مانده و گم شده‌اند نرفته‌ايد. در عوض، با زور و ستم بر ايشان حكمرانی كرده‌ايد. پس چون شبان و سرپرست نداشتند، پراكنده و آواره شده‌اند. هر جانوری كه از راه برسد، آنها را می‌درد. گوسفندان من در کوهها، تپه‌ها و روی زمين سرگردان شدند و كسی نبود كه به فكر آنها باشد و دنبالشان برود.

«پس، ای شبانان، به كلام من كه خداوند هستم گوش كنيد! به حيات خود قسم، چون شما شبانان واقعی نبوديد و گلهٔ مرا رها كرديد و گذاشتيد خوراک جانوران بشوند و به جستجوی گوسفندان گمشده نرفتيد، بلكه خود را پرورانديد و گذاشتيد گوسفندان من از گرسنگی بميرند، پس، من بر ضد شما هستم و برای آنچه كه بر سر گله‌ام آمده، شما را مسئول می‌دانم. گله را از دست شما می‌گيرم تا ديگر نتوانيد خود را بپرورانيد. گوسفندانم را از چنگ شما نجات می‌دهم تا ديگر آنها را نخوريد.

«من كه خداوند هستم می‌گويم كه من خودم به جستجوی گوسفندانم می‌روم و از آنها نگهداری می‌كنم. مثل يک شبان واقعی مراقب گله‌ام خواهم بود و گوسفندانم را از آن نقاطی كه در آن روز تاريک و ابری پراكنده شده بودند جمع كرده، برمی‌گردانم. از ميان سرزمينها و قومها آنان را جمع می‌كنم و به سرزمين خودشان، اسرائيل باز می‌آورم و روی کوهها و تپه‌های سرسبز و خرم اسرائيل، كنار رودخانه‌ها آنها را می‌چرانم. بلی، بر روی تپه‌های بلند اسرائيل، چراگاههای خوب و پر آب و علف به آنها می‌دهم. آنجا در صلح و آرامش می‌خوابند و در چراگاههای سبز و خرم كوه می‌چرند. من خود شبان گوسفندانم خواهم بود و آنها را در آرامش و امنيت خواهم خوابانيد. دنبال گوسفندان جا مانده از گله و گمشده خواهم رفت و آنها را باز خواهم آورد. دست و پا شكسته‌ها را، شكسته‌بندی خواهم كرد و بيماران را معالجه خواهم نمود. ولی گوسفندان قوی و فربه را از بين می‌برم، زيرا من به انصاف داوری می‌كنم.

«ای گلهٔ من، من بين شما داوری كرده، گوسفند را از بز و خوب را از بد جدا خواهم كرد. بعضی از شما بهترين علفهای مرتع را می‌خوريد و مابقی را نيز لگدمال می‌كنيد. آب زلال را می‌نوشيد و بقيه را با پا گل‌آلود می‌نماييد. برای گوسفندان من چيزی جز چراگاههای پايمال شده و آبهای گل‌آلود باقی نمی‌گذاريد.

«بنابراين من خود، بين شما گوسفندان فربه و شما گوسفندان لاغر داوری خواهم كرد. چون شما گوسفندان لاغر را كنار می‌زنيد و از گله دور می‌كنيد. پس، من خود گوسفندانم را نجات می‌دهم تا ديگر مورد آزار قرار نگيرند. من بين گوسفندان خود داوری می‌كنم و خوب را از بد جدا می‌نمايم. شبانی بر ايشان خواهم گماشت كه ايشان را بچراند، يعنی خدمتگزار خود داوود را. او از ايشان مواظبت خواهد كرد و شبان ايشان خواهد بود. من كه خداوند هستم، خدای ايشان خواهم بود و خدمتگزارم داوود، بر ايشان سلطنت خواهد كرد. من كه خداوند هستم، اين را گفته‌ام. با ايشان عهد می‌بندم كه ايشان را در امنيت نگاه دارم. حيوانات خطرناک را از مملكت آنها بيرون می‌رانم تا قوم من بتوانند حتی در بيابان و جنگل هم بدون خطر بخوابند. قوم خود و خانه‌هايشان را كه در اطراف كوه من است بركت خواهم داد. بارشهای بركت را بر آنها خواهم بارانيد و باران را به موقع برای آنها خواهم فرستاد. درختان ميوه و مزرعه‌ها پر بار خواهند بود و همه در امنيت زندگی خواهند كرد. وقتی زنجير اسارت را از دست و پای ايشان باز كنم و آنان را از چنگ كسانی كه ايشان را به بند كشيده بودند برهانم، آنگاه خواهند دانست كه من خداوند هستم. ديگر هيچ قومی آنها را غارت نخواهد كرد و حيوانات وحشی به آنان حمله‌ور نخواهند شد. در امنيت به سر خواهند برد و هيچكس ايشان را نخواهد ترسانيد. به قومم زمينی حاصلخيز خواهم داد تا ديگر از گرسنگی تلف نشوند و ديگر در بين قومهای بيگانه سرافكنده نگردند.»

خداوند می‌فرمايد: «به اين طريق همه خواهند دانست كه من، خداوند بنی‌اسرائيل، پشتيبان ايشان می‌باشم و آنان قوم من هستند. ای گلهٔ من و ای گوسفندان چراگاه من، شما قوم من هستيد و من خدای شما.»

Read More of حزقيال 34

حزقيال 35:1‏-15

پيشگويی بر ضد ادوم

پيغام ديگری از جانب خداوند به من رسيد:

«ای انسان خاكی، رو به كوه سعير بايست و بر ضد ساكنانش پيشگويی كن و بگو:

«خداوند می‌فرمايد: من بر ضد شما هستم و سرزمين شما را به کلی ويران و متروک خواهم كرد. شهرهايتان را خراب و ويران خواهم نمود تا بدانيد كه من خداوند هستم. شما دائم با اسرائيل دشمنی كرده‌ايد. وقتی بنی‌اسرائيل در مصيبت بودند و به سبب گناهانشان مجازات می‌شدند، شما هم در كشتار آنها شريک گشتيد. به حيات خود قسم، حال كه از خونريزی لذت می‌بريد، من هم خون شما را می‌ريزم. كوه سعير را ويران و متروک می‌كنم و تمام كسانی را كه از آن عبور كنند از بين می‌برم. کوهها، تپه‌ها، دره‌ها و رودخانه‌هايتان را از اجساد كشته‌شدگان با شمشير پر می‌سازم. سرزمين شما را برای هميشه ويران می‌كنم و شهرهايتان ديگر هرگز آباد نخواهند شد تا بدانيد كه من خداوند هستم.

«با اينكه من در سرزمين اسرائيل و يهودا هستم، ولی شما گفته‌ايد اين دو قوم مال ما هستند و ما سرزمين آنها را به تصرف خود درمی‌آوريم. پس، به حيات خود قسم، خشم و حسد و كينه‌ای را كه نسبت به قوم من داشتيد تلافی خواهم كرد. هنگامی كه شما را مجازات كنم، بنی‌اسرائيل خواهند دانست كه به سبب آنچه كه بر سر ايشان آورده‌ايد شما را مجازات كرده‌ام. شما نيز خواهيد دانست كه من سخنان كفرآميز شما را شنيده‌ام كه گفته‌ايد سرزمين قوم اسرائيل خراب شده و ما آنها را خواهيم بلعيد. شما بر ضد من سخنان تكبرآميز بسيار گفته‌ايد و من همهٔ آنها را شنيده‌ام!»

خداوند به اهالی سعير می‌فرمايد: «وقتی سرزمين شما را ويران كنم، تمام مردم جهان شادی خواهند كرد. هنگامی كه سرزمين من اسرائيل ويران شد شما خوشحال شديد و اكنون من برای ويران شدن سرزمين شما شادی می‌كنم! ای كوه سعير، ای سرزمين ادوم، شما به کلی ويران خواهيد شد. آنگاه همه خواهيد دانست كه من خداوند هستم!»

Read More of حزقيال 35