Boží odsouzení hříchu
1-2„Dobře jim tak,“ říkáš si, „mají, co si zasloužili.“ Ale pozor! Myslíš, že sám jsi na tom lépe? Chceš snad tvrdit, že ses nikdy ničeho špatného nedopustil? 3Druhé soudíš a doufáš, že sám soudu ujdeš, přestože děláš totéž? 4Nepohrdáš tak i ty Boží laskavostí, trpělivostí a shovívavostí? Uvědom si, že právě Boží laskavost vede člověka k tomu, aby se zastyděl a začal nový život! 5Kdo však setrvává v tvrdošíjném odporu proti Bohu, na toho dopadne Boží hněv v den soudu. 6V ten den Bůh spravedlivě odplatí každému po zásluze: 7věčný život dá těm, kdo usilují o nepomíjející hodnoty neúnavným konáním dobra; 8ty však, kteří prosazují sami sebe, odporují pravdě a dopouštějí se bezpráví, stihne spravedlivý trest. 9Zlo se jako bumerang vrátí na každého, kdo je páchá, ať je to nevěrec nebo pobožnůstkář – na toho tím spíš! 10Věčná sláva, čest a pokoj budou však odměnou všech, kdo konají dobro: věřících především, ale stejně tak i nekřesťanů. 11U Boha neplatí žádná protekce. 12Každý, kdo hřeší proti Božím přikázáním, musí zahynout, ať už je zná či nikoliv. 13Aby byl člověk uznán za bezúhonného, k tomu nestačí zákon pouze znát; je nutno také jej plnit. 14Jestliže nevěrci, přestože Boží zákon neznají, jednají podle svého svědomí tak, že je to v souladu s Božími příkazy, 15dokazují tím, že Boží zákon skrytě existuje v jejich svědomí. Ono je jejich zákonem, který je buď obviňuje nebo obhajuje, 16a to se ukáže i v den soudu, kdy Bůh odhalí hlubiny lidského nitra.
Domýšlivost – nebezpečí pro věřící
17Ty jsi věřící, spoléháš na příslušnost k církvi, oháníš se Bohem, 18znalostí jeho vůle, poučen Biblí umíš věci správně hodnotit. 19-20Domníváš se, že ostatní jsou slepí, nevzdělaní a nevychovaní a ty že jsi jejich vůdce, učitel a vychovatel, poněvadž z Bible čerpáš pravé vědění a poznání. 21Jak je tedy možné, když druhé poučuješ, že si sám poučení nebereš? Kážeš, že krást je hřích, ale to ti nebrání, aby sis přivlastňoval cizí majetek? 22Druhým cizoložství zakazuješ, sobě ne? Modláře zatracuješ, jejich peníze jsou ti však dobré? 23Na všechno máš pohotově biblický citát, ale Boha urážíš tím, že ho neposloucháš. 24Jaký div, že se nevěrci Bohu posmívají, když u věřících vidí takové jednání! 25Na svém vyznání si může zakládat jen ten, kdo podle něj žije. 26Jestliže se věřící člověk ve svém jednání rozchází s učením Bible, není víc než pohan a nevěrec. 27Spíše má právo počítat se mezi lidi ten, kdo Boha sice nezná, ale žije v souladu s Božími požadavky. Takový člověk, který zásady tvé víry nepoznal – ač třeba jiného náboženství nebo ateista, pokud žije podle biblických zásad, plným právem zahanbí tebe se vším tvým náboženstvím, jehož zákony přestupuješ. 28Pravým židem rozhodně není ten, kdo tak navenek vypadá nebo se může vykázat židovským původem. To snad udělá dojem na lidi. 29Před Bohem však je rozhodující čistota srdce.
فقط خدا میتواند بر گناهكاران داوری كند
1شايد كسی پيش خود فكر كند اين مردم چقدر پست هستند كه دست به چنين كارهايی میزنند. اما كسی كه چنين فكر میكند، خودش نيز بهتر از آنها نيست. هرگاه كسی بگويد كه اين اشخاص بدكار بايد مجازات شوند، در حقيقت خودش را محكوم میكند، چون او نيز همان گناهان را مرتكب میشود. 2اما میدانيم كه خدا هر كسی را كه مرتكب چنين اعمالی شود، عادلانه و به سختی مجازات خواهد كرد. 3ای آدمی، آيا تصور میكنی كه خدا ديگران را برای اين گناهان مجازات خواهد كرد، اما از گناهان تو چشمپوشی خواهد نمود؟ 4اگر خدا تا به حال نسبت به تو صبر و تحمل نشان داده است، آيا اين را نتيجهٔ ضعف او میدانی؟ آيا متوجه نيستی كه خدا در تمام اين مدت كه تو را مجازات نكرده، در واقع به تو فرصت داده تا از گناهانت دست بكشی؟ بلی، مهربانی خدا برای اين بوده است كه تو توبه كنی.
5اگر دل خودت را سخت كنی و توبه نكنی برای خود مجازات وحشتناكی فراهم میآوری، زيرا بزودی روز خشم و غضب خدا فرا میرسد روزی كه در آن خدا تمام مردم جهان را عادلانه محكوم خواهد كرد، 6و به هر کس مطابق كارهايش پاداش يا كيفر خواهد داد. 7او زندگی جاويد را به كسانی میبخشد كه با صبر و تحمل آنچه راست است به عمل میآورند و خواستار جلال و بزرگی و بقايی هستند كه خدا عطا میكند. 8اما آنانی را كه با حقيقت وجود خدا ضديت میكنند و به راههای گناهآلود خود میروند، به شدت مجازات خواهد كرد. بلی، ايشان مورد خشم و غضب خدا واقع خواهند شد. 9رنج و عذاب گريبانگير همهٔ كسانی خواهد گرديد كه گناه میورزند، از يهودی گرفته تا غيريهودی. 10اما جلال و سربلندی و آرامش الهی نصيب همهٔ آنانی خواهد شد كه از خدا اطاعت میكنند، چه يهودی و چه غيريهودی، 11زيرا خدا تبعيض قائل نمیشود.
12-15خدا شخص گناهكار را، هر كه باشد، مجازات خواهد كرد. به عنوان مثال، مردم وحشی و از همه جا بیخبر كه در جنگلها زندگی میكنند اگر مرتكب گناه شوند، خدا مجازاتشان خواهد كرد، چون ايشان با اينكه هيچگاه كتاب آسمانی و احكام نوشته شدهٔ خدا را نخواندهاند، اما در عمق وجدانشان، خوب را از بد تشخيص میدهند. پس در حقيقت احكام خدا در وجدانشان نوشته شده است و به همين دليل، وقتی كاری نيک انجام میدهند، وجدانشان آرام میگيرد و هرگاه عمل بدی مرتكب میشوند، وجدانشان ايشان را سرزنش میكند. از طرف ديگر، اشخاصی كه دارای دين و مذهب هستند نيز اگر گناه كنند، خدا مجازاتشان خواهد كرد. چون ايشان با اينكه دارای كتاب آسمانی و احكام نوشته شدهٔ خدا هستند و آنها را میخوانند، اما از آنها اطاعت نمیكنند. ايشان راه راست را میدانند اما در آن قدم نمیزنند. بنابراين، بايد گفت كه دانستن احكام خدا سبب نجات نمیشود، بلكه اجرای آنها. 16مسلماً آن روز خواهد آمد كه عيسی مسيح به حكم خدا، افكار و انگيزههای مخفی همه را مورد داوری قرار دهد. همهٔ اينها، بخشی از نقشهٔ عظيم خداست كه من اعلام میكنم.
داشتن شريعت كافی نيست، بايد مطابق آن زندگی كرد
17و اما شما يهوديان، تصور میكنيد كه چون خدا شريعت و احكام خود را به شما عطا كرده است، بنابراين از شما خشنود است، و میباليد به اينكه برگزيدگان خدا هستيد. 18شما اراده و خواست خدا را میدانيد و خوب را از بد تشخيص میدهيد، چون احكام او را از كودكی آموختهايد، 19شما يقين كامل داريد كه راه خدا را به خوبی میشناسيد؛ به همين جهت خود را راهنمای نابينايان میدانيد، و خويشتن را چراغهايی میپنداريد كه راه خدا را به آنانی كه در تاريكی گمراه شدهاند، نشان میدهند. 20شما گمان میكنيد كه راهنمای مردم نادان هستيد و میتوانيد امور الهی را حتی به كودكان نيز بياموزيد، زيرا تصور میكنيد احكام خدا را كه پر از معرفت و راستی است، میدانيد.
21حال، شما كه ديگران را تعليم میدهيد، چرا خودتان نمیآموزيد؟ به ديگران میگوييد كه دزدی نكنيد؛ آيا خودتان دزدی نمیكنيد؟ 22میگوييد كه زنا كردن گناه است؛ آيا خودتان زنا نمیكنيد؟ میگوييد كه نبايد بتپرستی كرد؛ آيا خودتان ماديات را همچون بت نمیپرستيد؟ 23شما به داشتن كتاب آسمانی افتخار میكنيد؛ ولی آيا با زير پا گذاشتن دستورات آن، به خدا توهين نمیكنيد؛ 24همانطور كه كتاب آسمانی میفرمايد: «مردم دنيا به خاطر شما يهوديان، به نام خدا بیاحترامی میكنند!»
25يهودی بودن شما، در صورتی ارزش دارد كه از دستورات خدا اطاعت كنيد. در غير اين صورت، از بتپرستان هم بدتريد. 26زيرا اگر بتپرستان احكام خدا را اطاعت كنند، آيا خدا تمام امتيازات و افتخاراتی را كه قصد داشت به شما يهوديان بدهد، به ايشان نخواهد داد؟ يقيناً خواهد داد. 27در اين صورت وضع بتپرستان نامختون كه احكام خدا را اطاعت میكنند، در پيشگاه خدا از وضع شما يهوديان خيلی بهتر خواهد بود، زيرا شما با وجود اينكه ختنه شدهايد و صاحب كتاب آسمانی هستيد، باز احكام خدا را اطاعت نمیكنيد.
28فراموش نكنيد كه هر كه پدر و مادرش يهودی باشند و خود نيز ختنه شده باشد، يهودی نيست. 29بلكه يهودی واقعی كسی است كه دلش در نظر خدا پاک باشد. زيرا ختنهٔ بدنی، خدا را راضی نمیسازد؛ خدا از كسانی راضی و خشنود میشود كه آرزوها و افكارشان ختنه و دگرگون شده باشد. هر كه زندگیاش به اين صورت تغيير يافته باشد، اگر هم شما او را تحسين نكنيد، خدا او را تحسين خواهد كرد.